معنی شاد هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو
شاد هکاردن
افشاندن پشم و نخ
ادامه...
افشاندن پشم و نخ
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر شاد کردن
شاد کردن
Exhilarate
ادامه...
Exhilarate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
exalter
ادامه...
exalter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
قاچ هکاردن
ظاهر شدن متوالی در جلوی دیگران، قاچ زدن
ادامه...
ظاهر شدن متوالی در جلوی دیگران، قاچ زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شد هکاردن
فاسد کردن
ادامه...
فاسد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
یاد بکاردن
فراموش کردن، از یاد بردن
ادامه...
فراموش کردن، از یاد بردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نشا هکاردن
نشا کردن، کاشتن برنج
ادامه...
نشا کردن، کاشتن برنج
فرهنگ گویش مازندرانی
نال هکاردن
نعل کردن ستور
ادامه...
نعل کردن ستور
فرهنگ گویش مازندرانی
گال هکاردن
جوانه زدن، شکوفا شدن، شکفتن
ادامه...
جوانه زدن، شکوفا شدن، شکفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
لاپ هکاردن
بریدن، دو نیم کردن
ادامه...
بریدن، دو نیم کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
شناس هکاردن
آشنا کردن، آشنا نمودن و موافق کردن دو تن با هم
ادامه...
آشنا کردن، آشنا نمودن و موافق کردن دو تن با هم
فرهنگ گویش مازندرانی
شیش هکاردن
فریب دادن و برانگیختن کسی برای دعوا لج بازی
ادامه...
فریب دادن و برانگیختن کسی برای دعوا لج بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
ضماد هکاردن
مالیدن پماد بر بدن
ادامه...
مالیدن پماد بر بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شراب هکاردن
سیراب کردن زمین
ادامه...
سیراب کردن زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
سود هکاردن
گپ زدن، سخن گفتن
ادامه...
گپ زدن، سخن گفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
داد هاکردن
فریادکشیدن، بلند حرف زدن
ادامه...
فریادکشیدن، بلند حرف زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خال هکاردن
بریدن شاخ و برگ درختان برای خوراک دام، برگ کردن شاخه های
ادامه...
بریدن شاخ و برگ درختان برای خوراک دام، برگ کردن شاخه های
فرهنگ گویش مازندرانی
شاد کاردن
ولو کردن، باز کردن پشم و پنبه
ادامه...
ولو کردن، باز کردن پشم و پنبه
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
kufurahisha
ادامه...
kufurahisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
neşelendirmek
ادامه...
neşelendirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
陽気にする
ادامه...
陽気にする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
לרומם
ادامه...
לרומם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
들뜨게 하다
ادامه...
들뜨게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
menggembirakan
ادامه...
menggembirakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
उत्साहित करना
ادامه...
उत्साहित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
веселить
ادامه...
веселить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
opvrolijken
ادامه...
opvrolijken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
entusiasmar
ادامه...
entusiasmar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
rallegrare
ادامه...
rallegrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
entusiasmar
ادامه...
entusiasmar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
使兴奋
ادامه...
使兴奋
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
rozweselać
ادامه...
rozweselać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
звеселяти
ادامه...
звеселяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
begeistern
ادامه...
begeistern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر شاد کردن
شاد کردن
شاد کَردَن
ทำให้ร่าเริง
ادامه...
ทำให้ร่าเริง
دیکشنری فارسی به تایلندی